
شعر محرم کودکانه کودکان عاشق شعر هستند و یکی از روشهای آموزش مفاهیم دینی قصه گویی و شعر خواندن هست.محرم هستیم و حال و هوای عاشورایی این روزها همه جا هست.با حواندن شعر محرم برای کودکان حماسه های کربلا را بازگو کنید و با اصول رفتاری امام حسین (ع)، حضرت ابولفضل، رقیه، زینب، علی اصغر، علی اکبرآشنا کنید. بسته به سادگی اشعار مناسب برای گروه سنی مهد کودک و یا دبستانی هست. شعر کربلا دویدم و دویدم به کربلا رسیدم حالا بشید مهیا می خوایم بریم کربلا شهر امام حسینه امام سوم ما کربلا شهر ماتم شهر مصیبت و غم دوستان من گوش کنید تا ماجراشو بگم حدود سال شصتم از شهر کوفه مردم نامه زیاد نوشتن گفتن امام سوم ما مرد کارزاریم اما امام نداریم اگر بیای به کوفه اطاعت از تو داریم وقتی امام قبول کرد رو سوی کوفه آور...
شعر محرم کودکانه
کودکان عاشق شعر هستند و یکی از روشهای آموزش مفاهیم دینی قصه گویی و شعر خواندن هست.محرم هستیم و حال و هوای عاشورایی این روزها همه جا هست.با حواندن شعر محرم برای کودکان حماسه های کربلا را بازگو کنید و با اصول رفتاری امام حسین (ع)، حضرت ابولفضل، رقیه، زینب، علی اصغر، علی اکبرآشنا کنید.
بسته به سادگی اشعار مناسب برای گروه سنی مهد کودک و یا دبستانی هست.
شعر کربلا
دویدم و دویدم به کربلا رسیدم
حالا بشید مهیا می خوایم بریم کربلا
شهر امام حسینه امام سوم ما
کربلا شهر ماتم شهر مصیبت و غم
دوستان من گوش کنید تا ماجراشو بگم
حدود سال شصتم از شهر کوفه مردم
نامه زیاد نوشتن گفتن امام سوم
ما مرد کارزاریم اما امام نداریم
اگر بیای به کوفه اطاعت از تو داریم
وقتی امام قبول کرد رو سوی کوفه آورد
تنها گذاشتن اونو دروغگوهای نامرد
شعر محرم برای کودکان
دویدم و دویدم به کربلا رسیدم
کنار نهر آبی لب های تشنه دیدم
یه باغبون خسته با یک دل شکسته
کنار باغ تشنه زانو زده نشسته
کوچولوی شش ماهه که پاک و بی گناهه
اگه طاقت بیاره عمو جونش تو راهه
آهای! آهای ستاره! یه دختر سه ساله
خواب باباش و دیده اشک می ریزه می ناله
امام مظلوم من! کاشکی کنارت بودم
وقتی تو تنها بودی رفیق و یارت بودم
کوچ گل ها
در خیابان امروز طبل و پرچم دیدم
بر لب آدمها خنده را کم دیدم
روی اسبی دیدم بچهای کوچولو
مادر من میگفت آب میخواهد او
توی هیئت، بابا ژاکت مشکی داشت
در کنارش مردی یک علم را برداشت
مادر من میگفت روز کوچ گل هاست
این عزاداریها یادی از عاشوراست
شاعر:مریم اسلامی
شعر امام حسین (ع)
امام سوم ما که مشهوره تو دنیا
با ظالمان می جنگید با مظلومان میخندید
قرآن زیاد میخونده تو سختیها نمونده
گشته توی کربلا شهید راه خدا
توصیه کرده به ما آقای خوب دنیا
امر به معروف کنید کمک به مظلوم کنید
وقتی که آب میخوریم سلام میدیم به آقا
بچههای حسینی آب میخورید؟ بفرما
شعر محرم کودکانه
خیلی ها میشناسنش وقتی که اسم اون میاد
غم تو دلاشون میشینه دوستش دارن خیلی زیاد
وقتی کسی تشنه میشه وقتی کسی آب میخواد
وقتی که سیراب میشه فقط یه اسم یادش میاد
بهش میگن امام حسین امام خوب و مهربون
امامی که بچه هاشو هدیه داده به آسمون
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
امامی که گفته روی حق کسی پا نذارید
رفیق نیمه راه نشیم هیچ کسو تنها نذاریم
وقتی شنیدم که امام واسه خدا جونشو داد
بدجوری عاشقش شدم چطور بگم خیلی زیاد
بدجوری عاشقش شدم چطور بگم خیلی زیاد
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
شاعر : امیر پیرنهان
شعر امام حسین برای کودکان
یک نفر نوحه میخواند
با صدایی پر از سوز
آب یخ توی هیئت
پخش میکردم آن روز
در کنار خیابان
خیمهی پاره ای بود
بچهی سبز پوشی
توی گهواره ای بود
تشنه بود آب میخواست
من به او آب دادم
بعد گهوارهاش را
یک کمی تاب دادم
کاش در کربلا بود
یک نفر پیش آنها
با همین آب یخها
با همین استکانها
شاعر مریم اسلامی
شعر يا حسين (ع)
دستهی ما كوچيكه
فقط يه پرچم داره
بابا جونم برامون
شربت و شير میآره
نذر علی اصغره
شربت و شير شيرين
با هم میگيم يا حسين (ع)
بابام ميگه : آفرين !
شاعر : مهري ماهوتي
شعر محرم کودکانه
صدای طبل و زنجیر می آید از خیابان
غمی نشسته امشب به قلب پیر و جوان
صدای واحسینا پیچیده در هر کجا
زنده شده دوباره خاطرهی کربلا
گردیده یک عالمی در سوگ او سیه پوش
مردم همه عزادار با اشک و غم هم آغوش
آمد محرمُ باز صدای اشک و ناله
روئیده در کربلا گلهای سرخ لاله
شاعر : اکرم خیبری
کودکان تشنه لب
رفتم به صحرا روزی دیدم مرغی نشسته
گفتم چرا غمگینی گفتا دلم شکسته
امروز عاشورا شده در کربلا غوغا شده
در چهره یاران دین آثار غم پیدا شده
گفتم ای مرغِ زیبا پرواز کن به بالا
منزل نما در کربلا سلام ما را هدیه کن
سینه زنی قشنگه
دیشب یه سربند سبز
بابام رو پیشونیم بست
که روش نوشته بودند
آقای من حسین است
بابام منو با خودش
به مجلس روضه بُرد
خرما که دادن بهش
با ذکر زیر لب خورد
تو روضه خوندن دیدم
گریه میکردن همه
حسین حسین میگفتن
با صدای زمزمه
بلند شدیم وایسادیم
تا بزنیم به سینه
سینهزنی قشنگه
ولی خیلی غمگینه
وقتی تموم شد عزا
غذای نذری دادن
از بس که خوشمزه بود
همه ،غذا رو خوردن
از اون موقع تا حالا
همش دارم میخونم
حسین حسین حسین جان
آقای مهربونم
علی اصغر (ع)
کودکی که پر کشید و رفت
خالی است جای کوچکش
خاک کربلا همیشه ماند
تشنهی صدای کوچکش
داشت غربتی همیشگی
چشم آشنای کوچکش
توی ذهن کربلا هنوز
مانده ردّپای کوچکش
حرفهای او بزرگ بود
مثل دستهای کوچکش
ناخدای قلبهای ماست
قلب با خدای کوچکش
حضرت زینب (س)
زینب که بوده ؟ دختر زهرا
بوده پرستار در دشتُ صحرا
زینب که بوده ؟ یار یتیمان
اُسوهی صبرُ مظهر ایمان
زینب که بوده ؟ معنای یک زن
آتش زده او بر قلب دشمن
زینب که بوده ؟ برای جهان
نوری خدائی نوری زیزدان
شاعر : اکرم خیبری
بوی محرم امام حسین (ع)
غربت و غم می باره از آسمون
قد تموم دونههای بارون
تو کوچهها بوی محرم مییاد
ادور دورا حضرت آدم مییاد
یکی یکی میان به دنبال هم
فرشتهها برای سوگ و ماتم
نشسه غم رو سینههای مردم
آتیش گرفته خوشههای گندم
پرچمای سیاه هوایی شدن
عشقای ساده هم خدایی شدن
هرکی میبینی یا حسین میخونه
امام حسین و از خودش میدونه
نام حسین هنوز چقد غریبه
هرچی بگی امام حسین نجیبه
غریبی امام حسین ساده نیس
هرکی با او نباشه آزاده نیس
کربلا رو با آب و تاب شناختیم
با گریه و قحطی آب شناختیم
امام حسین تشنه دریا نبود
عباس او فقط یه سقا نبود
دس بزنه به هرچی دریا میشه
تموم درهای خدا وامیشه
شبه پیمبر
در بین راه کربلا در سفر پر از بلا
یار وفادار حسین یاور و غمخوار حسین
فرزند پاک لیلا اینجوری گفت به مولا:
“علیِّ اکبرم من شِبه پیمبرم من
ترسی به دل ندارم زادهی حیدرم من
چون که به راه حقم از همه بهترم من”
شعر محرم امام گلها
تا سراغ تو را گرفت دلم
رنگ و بوی دعا گرفت دلم
با خدا از غریبیات گفتم
غُصّه کربلا گرفت دلم
گوشهای ماندم اشک افشاندم
دیدی آخر عزا گرفت دلم؟
باز با یاد تو دلم پر زد
چون دل نینوا گرفت دلم
مشک در دستو، پای در شن زار
خبر از تشنهها گرفت دلم
عاقبت در کنار گلهایت
بوی پروانه را گرفت دلم
خواستم تا به گل دهم آبی
زخمی از نیزهها گرفت دلم
آه، گلدان دل ترک برداشت
روی دست تو جا گرفت دلم
کاش حرفم فقط خیال نبود
قُمری دل، شکسته بال نبود
آه، آیینهها چه نمناکند
قاصدکهای شعر، غمناکند
چشمهام بی درنگ میگرید
روی زانوی سنگ می گریم
حضرت ابوالفضل (ع)
تو دشمنی با کافران
تو شیر مرد کربلا
توئی که تنها رفته ای
میان موج نیزه ها
توئی که با شجاعتت
دادی به ما درس وفا
دستت جدا شد فکر تو
بوده کنار خیمه ها
همیشه قطره های آب
شرمندهاند برای تو
توئی که آسمان شده
فرشی به زیر پای تو
آقای من تو رفتهای
بعدش به سوی آسمان
آقا ابوالفضلم(ع) نرو
در قلب من آقا بمان
شاعر : اکرم خیبری
شعر محرم یا حسین(ع)
ای حسین ای کشته دین و نماز
بنده پاک خدای بی نیاز
ای حسین ای سرو آزاد جهان
دشمن ظلم همه غارتگران
ای حسین ای بنده پاک خدا
بهر قرآن کردهای جان را فدا
تو حسینی، جدّ تو پیغمبر است
بر قلوب مؤمنان او رهبر است
خواستی تا دین حق یاری کنی
بهر حفظ دین حق کاری کنی
ظالمان گفتند با ما یارشو
با یزید و کافران همکارشو
دست رد بر سینه آنان زدی
دور بودی از گناهان و بدی
در نبردی نابرابر با سپاه کافران
جان خود کردی فدا ای جانِ جان
تو شهیدی زندهای پایندهای
تا ابد در خاطر ما زندهای
شاعر:مهری طهماسبی دهکردی
نمونه های کاردستی مذهبی ببینید.
الهام دماوندی
برای نفر مفیدسلام میشه که همه ی شعر ها را تا اخر بگذارید
ممنون میشم
ناشناس
برای نفر مفیدبابت شعر هایی که گذاشتید ممنون لطفا شعر های بیشتر بگزاری
سپاس و با تشکر ویژه دهقانی هستم.
.
مهرام
برای نفر مفیدچه خوب
سرباز امام حسین
برای نفر مفیدخیلی خوب بود لطفا شعر های بیشتری بگزارید ممنون میشم سپاس ویژه غیاثی هستم
.
برای نفر مفیدعالیه خیلی خوب
اعظم
برای نفر مفیدلطفا شعرهای بگذارید که بتونیم با بچه ها هم خوانی داشته باشیم
ارسال دیدگاه