شعر فصل زمستان
شعر فصل زمستان ظرافت زیباییهای فصل زمستان را با خواندن شعرهای کودکانه زمستانی برای بچهها نمایش دهید.شعر خواندن کمک میکند تا حالت عمیقتری بین والدین یا مربیان و کودک برقرار شود.در حین شعر خواندن شما بازی و صحبت کردن را در کنار هم با کودکتان دارید.و مهارتهای کلامی در او تقویت می شود. از تکرار خواندن شعر برای بچهها اصلا نگران نباشید زیرا از تکرار لذت میبرند(حالت اجباری نباشد). در زیر چند شعر مرتبط با فصل زمستان بهمراه نمونههای کاردستی زمستان جمع آوری شده است.در این شعرها شما کودکتان را با ویژگیهای فصل زمستان و ماههای آن آشنا میکنید.نوع پوشش فصل زمستان، وسایل گرمایی مانند بخاری، باران، برف و تگرگ و واژههای زمستانی از قبیل آدم برفی، چتر... نکاتی هستند که در خواندن شعر زمستانی کودک شما...
شعر فصل زمستان
ظرافت زیباییهای فصل زمستان را با خواندن شعرهای کودکانه زمستانی برای بچهها نمایش دهید.شعر خواندن کمک میکند تا حالت عمیقتری بین والدین یا مربیان و کودک برقرار شود.در حین شعر خواندن شما بازی و صحبت کردن را در کنار هم با کودکتان دارید.و مهارتهای کلامی در او تقویت می شود. از تکرار خواندن شعر برای بچهها اصلا نگران نباشید زیرا از تکرار لذت میبرند(حالت اجباری نباشد).
در زیر چند شعر مرتبط با فصل زمستان بهمراه نمونههای کاردستی زمستان جمع آوری شده است.در این شعرها شما کودکتان را با ویژگیهای فصل زمستان و ماههای آن آشنا میکنید.نوع پوشش فصل زمستان، وسایل گرمایی مانند بخاری، باران، برف و تگرگ و واژههای زمستانی از قبیل آدم برفی، چتر… نکاتی هستند که در خواندن شعر زمستانی کودک شما یادگیری دارد. نمونه های بیشتری از فصل زمستان را در مطلب واحد کار زمستان ببینید.
زمستونم و زمستونم
برفي دارم فراون
به هر طرف رو مي يارم
يك اثر از خود مي زارم
اگر مي خواي تو فصل من
اينجوري نلرزي مثل من
برو پاي بخاري
تا من بشم فراري
زمستونه ، زمستونه فصل تگرگ و بارونه
هوا شده خيلي سرد روي زمين پر از برف
چه خوبه كودكستان وقتي ميشه زمستان
كلاغهاي رنگارنگ بخاريهاي روشن
وقتي كه برف مي باره دلم مي خواد دوباره
برم به كودكستان ميان آن گلستان
کاردستی کلاه زمستانی با توپ های پنبه ای
پوشاک زمستانی
لباس های رنگارنگ
سبز و سفید و قشنگ
هرکدوم از لباس ها
لازم باشه با هوا
هوا که سرد و برفیست
لباس گرم و بافتنیست
دستکش و شال و کلاه
بپوشیم وقت سرما
وقتی هوا گرم می شه
لباس نازک خوبه
با لباس مرتب
هستی تمیز و راحت
برفاي دونه دونه
اتل متل كلوچه
برف اومده تو كوچه
برفاي دونه دونه
كلاغه شعر مي خونه
شعرش چيه؟قار و قار
يعني ببار تا بهار
باد میاد بارون میاد آب از توی ناودون میاد
یخ میزنه رودخونه ها سرما میاد تو خونه ها
برف می باره دونه دونه رو پشت بوم هر خونه
با هم می سازن بچه ها آدم برفی تو کوچه ها
پرنده ها میرن سفر میرن به جای گرمتر
کوه و کمر سفید میشه به رنگ مروارید میشه
کلاغه از رو نرده
داد زد و گفت : چه سرده !
دستکش و پالتو می خوام
یه چکمهی نو می خوام
از روی نرده ، قار قار
رفت و رسید به بازار
هر چه دلش خواست خرید
پوشید و پر پر پرید
شاعر : افسانه شعبان نژاد
گنجیشکه توی کوچه مون
قدم زده یواش یواش
من که ندیدمش ، ولی
رو برفا مونده جای پاش
چه خوبه که زمستونه
کوچه پر از برف و گله
گنجیشکه ! جای پای تو
رو برفا خیلی خوشگله
شاعر : مریم هاشم پور
چکمه ی نو
مادر جونم می خنده
خنده ی پله پله
قرمزه رنگ لپاش
رنگ انار چله
صد تا لباس می پوشه
شال داره دور گردن
وای که چه خنده دار
این ننه سرمای من
شاعر : مهری ماهوتی
برای آموزش کاردستی با کلاژ خرس قطبی و طریقه نقاشی کردن برف کلیک کنید
شعر زمستان
گلوله گلوله برف میاد
سرد هوا زمستونه
سرمای بی حد هوا
تن آدمو می لرزونه
برف که میاد از آسمون
سفید میشه درختچهها
شادی داره صفا داره
بازی توی پس کوچه ها
وقتی زمستون می رسه
همش بخاری روشنه
باید پوشید لباس گرم
که وقت سرما خوردنه
برف
برف آمده شبانه رو پشت بام خانه
برف آمده رو گلها رو حوض ها و باغچه ها
زمین سفید، هوا سرد ببین که برف چه ها کرد
رو جاده ها نشسته رو مسجد و گلدسته
برف قاصدِ بهاره زمستان ها می باره.
باز هم زمستون
باز هم زمستون
اومده خونمون
تو فصل تازه
داریم یه مهمون
هر فصلی از سال
یک شکل و رنگه
کار خداست
هر کدوم یه جور قشنگه
سرما میاد تو کوچهها
ابرها، تو آسمون ما
باز برف و بارون
باز هم زمستون
اما توی دلای ما
رنگین کمون شادیها
تو سوز و سرما
گرم دل ما
اینجا اونجا هرجا
تو قلب بچهها
رنگین کمونه
رنگین کمونه
آدم برفی با توپ پنبه ای
شعر فصل زمستان
وقتی زمستان آمد
از گل نشانه ای نیست
بلبل ها را از سرما
بر لب ترانه ای نیست
زمستان آمده باز
کرده پرپر گلها را
برگ زرد درختان
نشان دهد سرما را
ای بچه های گلرو
آمد فصل زمستان
برف و باران دوباره
می بارد از آسمان
ما بچه ها همیشه
با آنکه پرخروشیم
شال و کلاه خود را
فصل سرما می پوشیم
برف كله گنجشكی
برف كله گنجشكی
مثل پنبه می بارد
روی شاخهها انگار
باز، پنبه می كارد
من نشسته ام تنها
در كنار این نرده
نرده مثل پیراهن
برف را به تن كرده
از حیاط می آید
جیك جیك گنجشكان
روی برف می ریزم
خرده ریزههای نان
می خورند گنجشكان
خرده ریز نانها را
گوش میكنم من هم
جیك جیك آنها را.
شاعر : جعفر ابراهیمی
فصل زمستان
داره میادیواش یواش
زمستون با سرماهاش
شما بپوش شال و کلاه
آماده باشیم سر راهش
آخرین فصل زمستون کوچولو
سه ماه داره همیشه کوچولو
اولین ماهش دی ماه میشه
بهمن و اسفند ماه های بعد میشه
داره میاد یواش یواش
زمستون با سرماهاش
باد میاد بارون میاد
آب از توی ناودون میاد
یخ میزنه رودخونه ها
سرما میاد تو خونه ها
برف می باره دونه دونه
رو پشت بوم هر خونه
با هم می سازن بچه ها
آدم برفی تو کوچه ها
پرندهها میرن سفر
میرن به جای گرمتر
کوه و کمر سفید میشه
به رنگ مروارید میشه
برف آمده شبانه
رو پشت بام خانه
برف آمده رو گلها
رو حوض ها و باغچه ها
زمین سفید ،هوا سرد
ببین که برف چه ها کرد
رو جاده ها نشسته
رو مسجد و گلدسته
برف قاصدِ بهاره
زمستان ها می باره
آدم برفی تو کوچه
تنهای تنها مونده
دور و برش تو کوچه
رد پاها جا مونده
دلش می خواد مثل ما
داشته باشه دو تا پا
تا رد پاش بمونه
تو کوچه روی برفا
از آسمون ميباره، برفهاي گوله گوله
حياط ما ليز شده درست مثل سرسره
دلم ميخواست برم من، سر بخورم تو برفها
يا شايد هم بسازم آدم برفي زيبا
مامان دلش نميخواد، كه من برم تو حياط
بهخاطر همين هم كليد روي در گذاشت
مامان جونم، عزيزم، آخه منم دل دارم
چرا نبايد كمي، برف تو دستم بذارم
قول ميدهم بپوشم، كاپشن و شال و كلاه
دست نزنم به برفها، بدون دستكش حالا
مامان از من قول گرفت، كه حرفش و گوش كنم
بدون شال و كلاه، توي حياط من نرم
حتي اومد كنارم، تا بشه دستيارم
براي آدمبرفي، بايد چشمم بذارم
ميرم تو آشپزخونه، تا يه هويج بيارم
بايد كه اون هويج و جاي بينيش بذارم
دونههاي انارو ميتونم من بردارم
بهجاي دندونهاي كوچيك اون بذارم
دستهاي آدمبرفي، خيلي خالي ميمونه
يهگل ميدم تو دستش، يادگاري بمونه
ارسال دیدگاه